دلم غم دارد انگاری که من بی تاب بی تابم
مصرع دوم هر چی فکر میکنم نمیاد شما هم یه نظر بدید فقط خیلی عشقولانه باشه آآآآ
عشق را برایم معنا کن...!!!!
ای تو که کلمه ای جز عشق بر دهانت نیست...!!!!
ای تو که روحت از عشق آکنده است...!!!!
عشق را برایم معنا کن...!!!!
آیا عشق یعنی رهاکردن معشوق؟
این را در کدام فرهنگ لغت عشق نوشته اند؟؟؟
رفتنت دردیست،خاطراتت در دلم آشوب،بازنگشتنت مرگم را می طلبد
چه خوب است به تو فکر کردن،مرا از سختی های دنیا می رهاند.
همش ترس،همش اضطراب،واهمه،چرا؟
از چه میترسی؟
ازین که راحت فراموشت کنم؟
مگر نمیدانی که قلب من خانه ی توست؟
تا عشق تو آمد در قلبم، تو رفتی ، تا آمدم بگویم نرو ،رفته بودی ، تا خواستم فراموشت کنم خودم را فراموش کردم.
آری دیگر خودم را فراموش کردم.
شاید دیگر بس است.